تبلیغات بیهوده سبک زندگی فقیرانه و فرزند آوری
سلام . چند وقت پیش ویدئویی دیدم که یک جوان به همراه خانواده اش رو نشون میده که روی موتور هوندا 125 نشستند و مرد خانواده با افتخار اعلام می کنه که برای خوشبخت بودن ، یک موتور هوندا 125 کافیه !
می خواستم به این آقا بگم که نخیر . این طور نیست .
اولا با چه جراتی زن و بچه ات رو انداختی ترک موتور و با بی احتیاطی داری این ویدئو رو می گیری و حواست به فیلم پر کردن هست ؟ اگه باد یک ماشین بهت بخوره ، اون بچه ی توی بغل خانومت میره روی هوا و بعد با مخ می خوره روی زمین و مخش پخش آسفالت خیابون میشه .
صحبت سر اینه که وقتی پول نداریم ماشین بخریم ، چرا باید الکی بیائیم این ویدئوهای مزخرف تبلیغاتی رو بسازیم ؟
هر دوره ای از زندگی بشر ، مقتضیات زمان خودش رو داره . اگر اینجوری نبود ، الان انسان ها هنوز توی غار داشتند زندگی می کردند . خب چه کاریه که اینقدر پدر خودمون رو درآوردیم پیشرفت کردیم ؟ توی غار که ی سقفی بالا سرمون بود . صبح که از خواب پا می شدیم ، یک تکه سنگ رو بر می داشتیم با یک تکه سنگ دیگه تیزش می کردیم ، بعد گله ای همراه هم غاری های عزیزمون می رفتیم برای شکار . حالا آهویی گوزنی چیزی پیدا می کردیم . دو سه ساعت می فتادیم دنبالش تا آخرش ی جوری شکارش کنیم . حالا اگر شانس اورده باشیم توی دوره ای افتاده باشیم که آتش هم اختراع شده بوده ، باید ی خورده خال و خلاشه جمع می کردیم و هیزم و این حرفا ، بعد دو تا سنگ چخماق هم پیدا می کردیم و دو ساعت به هم می سابوندیمشون تا ی جرقه ای بزنه و آتش روشن کنیم . بعد گوشت اون حیوون رو روی اتش می نداختیم تا کمی پخته شود و بخوریم . بعد همون جاها همون پشت پسل ها هم بریم برای تخلیه معده مبارک . بعد کنار آتیش بشینیم تا ی وقت گرگی شیری چیزی نیاد کونمون رو پاره کنه ( ببخشید که اینجوری نوشتم ، از بس این ویدئوی مزخرف اعصابم رو خورد کرده ) .
آخه احمق بی شعور ، وقتی پول نداری چیزی بخری یا تامین کنی ، نباید بهش افتخار کنی . اگه اینجوری هست که میگی ، برو تو ی خونه ی خشتی گلی برای دویست سال پیش زندگی کن .
این حرف تو موقعی درست هست که همه ی افراد حداقل همون کشوری که توش زندگی می کنی ، شبیه تو زندگی کنند . الان ارتباطات و روال زندگی ، بهت دیکته می کنه که باید ابزار و لوازم مختص زندگی در همین دوره رو داشته باشی . مثلا بگی من نیاز به کامپیوتر ندارم . خب هزاران هزار کار هست که لازم و ضروری هست و باید با کامپیوتر انجام بدی . وقتی نداشته باشی چه گُهی می خوای بخوری ؟ وقتی اینقدر آمار تصادف با موتورسیکلت بالاست و تو انتر خان ، بدون کلاه ایمنی ، چهار ترکه و غیر قانونی و احتمالا بدون گواهینامه ، سوار موتور شدی ، این چه افتخاری داره ؟
من کاری ندارم که انسان ها تو چه دوره ای خوشبخت بودن . آیا وقتی غارنشین بودن یا وقتی سوار هواپیما شدن ؟ به نظرم تو هر دو دوره ، خوشبخت بودن . با توجه به پیشرفتی که هر دوره ای داشته اند . اما توی هر زمانی ، نمیشه با ابزار گذشتگان زندگی کرد .
حالا از این ویدئوی مسخره که بگذریم ، یک سری ویدئوهای مسخره ی دیگه در میاد راجع به فرزند آوری .
اول من بگم که به طور کلی مخالف قانون فرزند آوری هستم . ما به جای این که افراد نخبه و خوش فکر رو تشویق به ازدواج با همدیگر کنیم و تشویق کنیم تا این افراد ، بچه دار بشن تا بچه اشون هم نخبه بشه ، رو آوردیم به تشویق کردن چهار تا کون پاره ، برای بچه دار شدن . ( ببخشید که این کلمات رو به کار می برم ) . چهار تا کون پاره که نون ندارن بخورن و از سطح فرهنگ پائین برخوردار هستند ، از هول این که زمین رایگان بگیرن ( که به نظرم بعدها که کار دولت باهاشون تموم شد ، همین زمین ها رو هم ازشون یا وجهش رو می خواد یا ازشون پس می گیره ) ، و سایر تسهیلات ، بچه دار میشن . اما مهم کیفیت اون بچه هست . آیا ما نیاز به نخبه و آدم موفق داریم یا نیاز به بچه معمولی یا سطح پائین . اگر نیاز به کارگر و آدم های با سطح عقل پائین داریم ، خب برادران افغان هم تو ایران ماشاء الله به خاطر سیاست های دولت ، فراوون یافت میشن . از همین ها استفاده کنیم و این همه منابع و وقت کشور رو تلف نکنیم .
واقعا بعضی وقت ها یک چیزایی آدم می بینه که فشار خونش بالا میره از بس حرص می خوره .
حالا شاید بگی این همه نخبه هم داشتیم که از مناطق فقیر نشین بودن . بله درسته . ولی این همه نیستند . درصد کوچکی هستند که با توجه به این که از مناطق فقیرنشین اومدن ، راجع بهشون بزرگنمایی شده .
راه حل فرزند آوری مردم ، این چیزها نیست . شما فقط کافیه اقتصاد مردم رو درست کنید . ما مردم ایران ، مثل غربی ها یا کره ی جنوبی نیستیم . خودمون اگر بدونیم آینده ی بچه تامین هست ، خودبخود بچه دار میشیم . نیازی به این جنقولک بازی ها نیست .
فقر آفت هر جامعهایه و با سرخاب و سفیداب «سادهزیستی» و «مستضعفین به خدا نزدیکترن» و «یک موی کوخنشینها به از کاخنشینا» و چنین و چنانُ نمیشه بزکش کرد. مثل این میمونه یه کشاورز خودش رو حامی ملخی اعلام کنه که داره مزرعهاش رو از بین میبره! جای حمایت باید کاری کنی ملخ دیگه اطراف مزرعهات نیاد، نه که براش آب بذاری تا بره دوستاشم بیاره!
حمایتی که این سیستم از فقر و حفظ فقر انجام میده و با طرحای افزایش «غیر علمی» جمعیت داره به فقر بیشتر تو جامعه دامن میزنه، دقیقا همون کشاورز نادونیه که جای دور کردن ملخ از باغش، داره بهش دامن هم میزنه تا بیشتر از قبل حاصل دسترنج خودش و بچههاش از بین بره...