ریدم تو دهن کارمند بد عنق
دیروز برای کاری رفته بودم اداره دارائی . هر سال موقع رسیدگی به پرونده ی مالیاتی شرکت ، اداره دارائی بر اساس قانون ، یک جریمه های بیخودی برای شرکت ها میاره .
هدف این جریمه ها هم اینه که شما از ترس جریمه ، بری اصل مالیاتتو بدی و اون ها هم با هزار تا منت ، جریمه ات را ببخشند یا اینکه کمش کنند .
خلاصه امسال هم برای شرکت ما جریمه ماده 169 مکرر که مربوط میشه به معاملات فصلی آورده بودند .
با کمک مشاور مالی شرکت ، مشخص شد که این جریمه اصلا بیخودی اوردند و نامه نوشتیم به اداره دارائی و کارمند اداره دارائی که یک نفر آقا بود بهم گفت که شما دیگه برو خیالت راحت باشه که این مبلغ رو صفر می کنیم . منم گفتم باشه . حالا برای اطمینان یک ماه دیگه میام ی سوالی می کنم ببینم چیکار کردید .
خلاصه اول مهر دوباره دیدم ی ابلاغیه از طرف اداره دارائی اومده ، خوندم . برگ قطعی جریمه ماده 169 بود و همون جریمه اولیه رو نوشته بودند و اصلا صفر نشده بود .
منم دیروز رفتم بپرسم ببینم چی شده که صفر نکردند . رفتم تو اداره دارائی دیدم اون آقا نیست . از خانوم همکارش پرسیدم فلانی کجاست ؟ گفت دیگه اینجا نمیاد . گفتم خب کارهاشو کی انجام میده ؟ گفت بگو کارت چیه ؟ منم کل ماجرا رو تعریف کردم . خلاصه توی کامپیوترش جستجو کرد و بهم گفت : حالا ما این برگه رو آوردیم که خودمون بدونیم اصل جریمه چقدر بوده ، وگرنه جریمه ات رو آقای فلانی صفر کرده . گفتم یعنی حتمنی صفر هست ؟ اون خانومه هم بهم جواب داد : اگه می خوای هم می تونیم ازت جریمه ات رو بگیریم . بهش گفتم خانوم من که چیزی نگفتم ، دارم می پرسم که خیالم راحت بشه . چون گاهی اتفاق افتاده که اداره دارائی ی چیزی رو زبونی میگه ، اما چند سال بعد میاد میگه فلان جریمه یا فلان پول رو باید بدی . اگه هم بگی که فلان کارمندت چند سال پیش گفته نمی خواد بدی ، بهت میگن : مدرک داری که فلانی همچین حرفی زده ؟ جایی روی کاغذ نوشته و امضاء کرده ؟
دوباره خانومه میگه : خلاصه اگه میخوای من این جریمه رو ازت بگیرم . اینجا بود که واقعا می خواستم شلوارمو بکشم پائین و یک دل سیر برینم تو دهن همچین کارمندهای سادیسمی . یکی نیست بهش بگه اخه سادیسمی بدبخت خب یک کلام جواب بده : آقا بله جریمه ات رو صفر کردند و خیالت راحت باشه . همین . چرا وقتی میشه اینجور جواب بدی ، باید جواب با تهدید بدی ؟ آخه شما عنترها که من به کونمم هم نمی مالمتون ، خیال می کنید کی هستید تو این مملکت ؟ خوبه کاره ای نشده اند ، وگرنه دیگه شاه رو بنده نبودند .
*** پی نوشت : تاریخ 9 آذر 1403 : بعدها دوباره پیگیری کردم و جریمه اصلا صفر نشده بود . اون خانوم بدعنق هم که ذکر خیرش اینجا گفتم ، بعد از این که همون روز که بدعنقی کرده بود و به رئیسش گزارشش رو داده بودم ، چند وقت بعدش اخراجش کردن . حالا نمی دونم به واسطه ی گزارش من بوده یا چیز دیگه ای .
به هر حال هنوز جریمه بود و با کلی دنگ و فنگ و پیگیری و کارهای دیگه ، این دفعه مقدارش خیلی کم شد و پرداخت کردم و این دفعه واقعا دیگه تموم شد .
😂😂ب اعصابت مسلط باش حالا چیزی نشد ک😂
درک میکنم واقعا تو این اوضاع این جریمه های الکی برا شرکتا میشه قوز بالا قوز کم بدبختی و خرج دارن شرکتا ک این جریمه هام هم...
من موندم کی اینارو استخدام میکنه اخه... حاضرم بمیرم ولی نرم دنبال کارای اداری از بس آدمو میدوونن
خود بی ادبتم خوبه کاره ای نیستی
وگرنه بدتر از اینا بودی!