بادِ سرخ

+ ۱۳۹۷/۱/۲۷ | ۱۶:۳۳ | machopicho

چند دقیقه پیش ( ساعت 16:17 ) داشتم چرت بعد از ظهریمو میزدم که یک دفعه ای صدای غرش بادو شنیدم .

از خواب پریدم دیدم آسمون مثل شب شده . با اینکه باید الان خورشید تو آسمون باشه و روشن باشه .

متوجه شدم که طوفان سرخ شده .

یعنی ماسه بادی های خیلی ریز معلق توی هوا که رنگ هوا رو سرخ میکنه .

قدیما یادمه خدا بیامرز مامان بزرگم می گفت : هر وقت دیدی باد سرخ اومد و آسمون قرمز شد ، بدون خون ناحقی ریخته شده !

خدا رفتگان ما و همه رو بیا مرزه .

دست پیش گرفته که پس نیفته

+ ۱۳۹۷/۱/۲۳ | ۱۸:۰۰ | machopicho

چند وقت پیشتر ی ساختمونی رو داده بودم برای اجاره . چند روز پیش رفتم برای گرفتن طلب باقیمانده اجاره .

دیدم طرف پای پیر و پیغمبر رو کشیده وسط که منو از گرفتن حقم منصرف کنه . گفتم این مطالب رو هم برای شما بنویسم .

یک سری افراد به حساب خودشون زرنگ و تو دستگاه دولت و نظام رفته و به حساب خودشون گرگ بارون دیده هستند که فکر میکنند تو زبون ریختن مهارت خاصی دارن و میتونند سر همه رو شیره بمالند . غافل از اینکه سر من یکی رو به سختی میشه شیره مالید.

این افراد معمولا برای اینکه طرف حسابشونو از گرفتن حقش منصرف کنن به انواع روش ها رو میارند و دست پیش میگیرن که پس نیفتن .

اگه دقت کرده باشید ، بیشتر پست های من راجع به تجربیات زندگی هست و تهش جوری هست که به شما نصیحت هایی میکنه .

حالا من میخوام تا جایی که امکان داره ، همه ی این روش ها رو برشمارم و دلیل غیر منطقی بودن حرفهاشونو براتون بگم تا گولشونو نخورید:

1- روش چرب زبونی : این افراد معمولا در ابتدا شروع میکنن به چرب زبونی و مدح کردن شما . مثلا میگن به به شما چه آدم خوبی هستی و پدرت هم خوب بوده و اینجور و اونجور . این حرف ها رو با روی خندان به شما میزنند . یعنی در ابتدا قصد دارند شما رو توی رودربایستی قرار بدن . گاهی اوقات هم با یک لطف کوچک ، میخوان از همه ی طلبتون که صدها برابر اون لطفشون هست ، گذشت کنید .

مثلا ممکنه ی روز توی راه ببینندتون و ازتون بخوان که سوار ماشینشون بشید و شما رو به مقصدتون برسونند . یا ی همچین چیزایی.

راه کار شما باید این باشه که شما در مقابل خنده ی این افراد ، بصورت عادی برخورد کنید و شما روی خودتون رو خندان نکنید . تا جایی که میشه از گرفتن هدیه و چیزهایی که باعث رودربایستی شما میشه ، پرهیز کنید .

2-روش خودزنی : این افراد اگر از راه بالا نتونستن شما رو از گرفتن حقتون منصرف کنن ، رو میارن به خودزنی . یعنی شروع میکنن از مشکلاتشون گفتن و دیگه از بدبختی خودشون و هفت جد و آباء شون شروع میکنن به گفتن و اشک تمساح ریختن . معمولا هم مریضی زن و بچه اشون رو چاشنی حرفاشون میکنن و از وضع بد اقتصادی مملکت سخن ها میگن و خود را مالباخته و بیچاره توصیف میکنن.

راه کار شما باید این باشه که بهش بگید ، همه ی مردم به نحوی از انحاء دارای مشکلات هستن و مشکلات هر شخص به همون شخص ربط داره و نه به دیگران .

3-روش قلقلک دادن حس دینداری : اگر روش های فوق اثر نکرد ، معمولا میان از راه دین وارد میشن و احساسات دینی شما رو تحریک میکنن . مثلا میگن : مال دنیا ارزش نداره . الان زنده ای ، فردا معلوم نیست زنده باشی . فلانی دیدی چه هیکل درشت و قوی داشت ؟ دیدی چطوری سرطان گرفت و ظرف یک هفته مرد ؟ . پیغمبر گفته نباید سخت گرفت . 

خلاصه با زدن اینجور حرف ها سعی دارن که شما رو از جزای قریب الوقوع دنیوی و مجازات اخروی بترسونن و شما رو منصرف کنند .

راه کار شما باید این باشه که بهشون بگید ، مرگ حق هست و هیچ کسی جز خدا نمیدونه کی قراره تا چند وقت دیگه زنده باشه و این چیزها دلیل نمیشه که آدم از حقش بگذره . مریضی هم برای همه ممکنه اتفاق بیفته و حتی پیغمبرها هم مریض میشدند . 

4-روش قانونِ من درآوردی : اگر روش های فوق اثر نکرد ، این افراد ، خودشونو به عنوان یک وکیل پایه یک دادگستری نشون میدن و شروع میکنند با لحن خاصی از قوانین موجود در زمینه ای که باهاشون اختلاف دارید صحبت کردن و اینکه اگر شما بخواهید حقتونو بگیرید ، میرن دادگاه ازتون شکایت میکنن و علاوه بر اینکه حقتونو نمیدن ، تو دادگاه محکومتون میکنن و پدرتونو هم در میارن .

این افراد معمولا از خودشون ی قانون هایی در میارن که به نفع خودشون باشه و این ها رو قانون مصوب مجلس معرفی میکنند .

راه کار شما باید این باشه که : کلا توی زندگی و وقتی وارد بازار کار میشید ، توی هر زمینه ای که فعالیت میکنید باید از قوانین رسمی موجود در اون زمینه ، آگاه باشید . یعنی باید مطالعه کنید . حالا نه اینکه جزء به جزء قوانین مربوطه رو بخونید ، بلکه باید از رئوس مطالبش و کلیاتش آگاه باشید ، تا ضرر نکنید . مثلا اگر خونه ای رو اجاره میدید باید از قانون روابط موجر و مستاجر آگاه باشید . یا مثلا اگر یک شرکت حقوقی دارید باید از قوانین مالیاتی آگاه باشید و به همبن منوال برای بقیه زمینه ها .

بنابراین با مطالعه ی قانون مصوب مجلس ، میتونید در مقابل حرفهای چرند و پرند این افراد ، شما زبان گشوده و قانون رسمی رو بیان کنید و از هارت و پورت این افراد نهراسید .

5-توسل به قوه قهریه : اگر روش های فوق اثر نکرد ، این افراد اگر خودشون دارای بدنی با فیزیک قوی باشن و اگر نباشن با جمع کردن افراد دیگر ، سعی در ترساندن شما از طریق تهدید به ضرب و شتم شما میکنند .

مثلا وقتی برای وصول طلبتون میرید ، براتون شاخ و شونه میکشن و ممکنه شروع کنند به داد و قال کردن و هوچی بازی در آوردن .

راه کار شما باید این باشه که بدونید دیگه این دوره زمونه ، دوره چاله میدونی تموم شده و اگر کسی  ، کسی رو کتک بزنه ، میگیرن پدرشو در میارن و براش دیه هم میبرند . بنابراین نباید بهراسید و شما هم چند نفر از نزدیکانتونو با خودتون ببرید که اگر درگیری شد هم کمکتون کنند و هم شهادت بدن که آغازگر درگیری کی بوده .

البته اینجور افراد فقط برای ترساندن شما تهدید میکنن و کمتر موقعی پیش میاد که تهدیدشونو عملی کنند .

اگر روی گرفتن حقتون پافشاری کنید ، حتما به حقتون می رسید .

در حذف افراد آزار دهنده ی زندگی تون ، تردید نکنید

+ ۱۳۹۷/۱/۱۰ | ۱۷:۴۹ | machopicho

خب سال هم به سلامتی نو شد و ان شاء الله سال خوبی برای همه باشه .

معمولا تو اینجور وقت ها که دیگه تعطیلات نوروزی هم رو به پایان هست ، بعضی ها سعی می کنند که برای سالی که در پیش رو دارند برنامه ریزی کنند و تصمیم های جدید بگیرند . 

البته این موضوعی رو که میخوام بگم ، در همه ایام سال میشه اجراش کرد ، ولی به قول معروف از اون تصمیم هایی هست که مصداق ضرب المثل " ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه هست " شاید بشه .

ماجرا بر میگرده به چندین سال قبل که من با یکی از آشناهامون ، تقریبا تو یک صنف کاری بودیم . این آشنامونم با یک نفر آشنا بود که تقریبا به خاطر نوع حرف زدنش و یک سری مسائل دیگه ، تا حد زیادی تو این صنف معروف بود .

من هر وقت این یارو رو میدیدم  به واسطه ی اینکه با آشنامون ، آشناست ، باهاش ی سلام و علیکی می کردم .

خلاصه روزگار گذشت و زمانی رسید که قرار شد با این یارو همکار بشیم . من اصلا نمی شناختمش . اوایل کار دیدم که چند نفر لات و لوت ورداشته آورده سر کار .

این ها افرادی بودند که به هر نوع گناهی که تصورشو بکنید ، آلوده بودند .

یکیشون معتاد و شهر خر و کلاهبردار بود . یکیشون چند وقت قبل با ی خانوم منشی تو محله اشون رابطه جنسی داشته بوده . یکیشون با ماشینش ، خانم اینور اونور می برد . یکیشون هم که مفعول در رابطه همجنس بازی مردانه بود .

کلکسیونی از فساد بودند و من اینها رو طی گذشت زمان و حتی چند سال بعدش متوجه شدم .

از موضوع اصلی دور نشیم . خلاصه متوجه شدم که این یارو هم فاسد هست و اخلاق های گند دیگه ای هم داشت .

راسیتشو که بخواین من از اینجور آدما به هیچ وجه خوشم نمیاد که هیچی ، متنفرم . در هر حال با هزار تا بدبختی و پشت سر گذاشتن خیلی حوادث ، به کارم ادامه دادم تا اینکه کار تموم شد .

همونطوری که گفتم بعد هاش علت و ریشه برخی حوادثی که اتفاق افتاده بود رو از زبون این و اون شنیدم و فهمیدم که این افراد چه کارهایی انجام میدادند .

چند سال بعد دوباره قرار شد که با این یارو همکار بشم و براش کار بکنم . 

راستش اصلا خوشم نیومده بود . ولی پیش خودم گفتم که الان چند سال از اون ماجراها گذشته و ممکنه اخلاق و رفتار این شخص تغییر کرده باشه .

ولی متاسفانه حدسم اشتباه بود و هر کسی هر خمیر مایه ای که تو بدنش شکل گرفته ، دیگه کاریش نمیشه کرد و به قول معروف " از کوزه همان برون تراود که در اوست " .

بعد از چند وقت و مطمئن شدن از این که هیچ چیز این شخص عوض نشده و همچنان به کارهای فسادش ادامه میده و اخلاقش همچنان گند هست ، تصمیم به قطع ارتباط کردم .

البته که هم تصمیم گرفتنش برام سخت بود و هم اعلام اون تصمیم .

وقتی بهش گفتم ، عصبانی شد و بالا و پایین پرید .

چند روز بعدشم رفتم بعد از حدود یک ساعت مشاجره لفظی بسیار شدید که چند بار تا آستانه درگیری فیزیکی پیش رفت ، حقوقمو ازش گرفتم و از اون لحظه به بعد دیگه رسما باهاش قطع ارتباط کردم .

تا حدود دو هفته ای به خاطر این مسائل و مشاجره ، اعصابم بسیار خراب بود . ولی کم کم دیگه به روال عادی زندگی برگشتم و کم کم سعی کردم این ماجراها رو تو ی صندوقچه ای بذارم و گوشه ای از ذهنم بایگانیش کنم .

این ماجرا گذشت تا اینکه مثلا بعد از چند ماه دوباره این یارو رو دیدم . بهم سلام کرد . من جوابشو ندادم . دوباره میخواست با خنده و شوخی باهام دست بده ، که من نذاشتم . 

و بعدش که اومدم خونه و این ماجرا رو واکاوی کردم ، به خودم افتخار کردم که همچنان بر تصمیمم ثابت قدم بودم و عهد خودمو مبنی بر اینکه دیگه با این شخص هیچگونه ارتباطی نداشته باشم رو زیر پا نذاشتم .

بعدها هم که چند باری این شخص رو دیدم ، خیلی لذت میبردم که دیگه مجبور نیستم به این آدم فاسد سلام و علیک کنم .

آخ که نمیدونید چه کیفی داره . درست مثل این هست که یک کوهی رو از روی دوشتون برداشته باشند .

پ.ن :

1- هیچ وقت با پدر و مادر و خواهر برادر و همسر و فرزندانتون قهر بلند مدت نکنید .

2-بقیه افراد از جمله فامیل ها ، همسایه ها ، هم کارها ، هم کلاسی ها و .... به راحتی می تونید بذارید کنار .

3-توی تصمیمتون برای قطع ارتباط با اون شخص ، ثابت قدم باشید . هرگز از تصمیمتون برنگردید .

4-هیچ وقت راجع به حرف های اون شخص فکر نکنید . چون ارزششو نداره . شما قبل از این که به حرف های مردم گوش کنید ، اول ببینید چه کسی این حرف ها رو زده ؟ آیا خیر خواه شماست یا بدخواه شما ؟

فقط حرف افرادی رو که از روی خیرخواهی میزنند بررسی کنید و اگر درست بود که به کار ببندید و اگر غلط بود که اجراش نکنید .

5-روش های قطع ارتباط : چند روز قبل از اینکه بخواهید با شخصی کامل قطع ارتباط کنید ، باهاش سرد برخورد کنید . اینجوری اون شخص رو آماده میکنید تا از تصمیمتون کم کم اگاه بشه و به قول معروف سورپرایز نشه .

توی جمعی که اون شخص حضور داره ، وارد نشید تا مجبور بشید باهاش چشم در چشم بشید . یا اگر توی جمعی هستید که اون شخص میخواد اونجا بیاد ، شما جمع رو ترک کنید .

6-هرگز حتی برای رفتن به سفر حج تمتع هم ، با این شخص تماس نگیرید و به قول معروف ازش حلالیت نخواهید که هیچ معنی نداره .

اگر با من نبودش هیچ میلی...چرا ظرف مرا بشکست لیلی ؟
about us

دوست داشتن از عشق برتر است . عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی. اما دوست داشتن پیوندی خودآگاه و از روی بصیرت روشن و زلال .
عشق بیشتر از غریزه آب میخورد و هر چه از غریزه سر زند بی ارزش است و دوست داشتن از روح طلوع میکند و تا هر کجا که یک روح ارتفاع دارد ، دوست داشتن نیز همگام با آن اوج میابد .
Apollo ( به فارسی : آپولون ) ، یکی از سرشناس ترین خدایان یونان باستان است . خداوند ذوق و هنر ، نور و روشنایی ، غیبگویی و خدای موسیقی .